دلایل ورود عثمانی ها به جنگ جهانی اول
دلایل ورود عثمانیها به جنگ جهانی اول
شاید
بتوان یکی از دلایل ورود عثمانیها، به جنگ جهانی اول را ناشی از وضعیت
حاکم بر عثمانی بعد از جنگهای بالکان و بحرانهای مربوط به آن دانست، شکست
سپاهیان ترک در نخستین جنگ بالکان (1913- 1912) اعتبار سیاسی و نظامی دولت
عثمانی را در این منطقه اروپا بر باد داد و موجب گشت تا اعضای کمیتة «اتحاد
و ترقی» که قبلاً نهضت ترکان جوان (ترک اجاقی) را در سال 1908 میلادی
تشکیل داده بودند زمام امور کشور را بدست گیرند. (تاراجی، 1379: 120).
در
ماه مه 1889 . م، گروهی از دانشجویان آموزشگاه پزشکی نظامی سلطنتی برای
برانداختن سلطان، انجمنی تأسیس کردند. این دانشجویان از ملتهای گوناگون
بودند.
نام رسمی این انجمن کمیتة «اتحاد و ترقی» بود. اعضای این انجمن، خود را «ترکان جوان» میخواندند (ووسینیچ، 1340: 118)
سلطان
عبدالحمید در سال 1892 م. از وجود این انجمن آگاه گشت. چون پلیس به
دستگیری اعضای این انجمن پرداخت، بسیاری از آنان به خارج کشور گریختند و
جمعی از آنان در پاریس گرد آمدند. (ووسینیچ، 1340: 118)
1-شخصی
به نام احمد رضا از اعضای سابق پارلمان، رهبری این انجمن را به عهده گرفت.
یکی از اعضای انجمن، مجلهای به نام «ترک جوان» تأسیس کرده بود که از این
پس نام ترکهای جوان را برای خود برگزیدند، در حالیکه احمد رضا روزنامهای
به نام مشورت را انتشار میداد و آن را از طریق پست خانههای خارجی به
ترکیه قاچاق میکرد. عنوان دیگر آن نظم و ترقی بود که گروه اتحاد را هم به
آن افزود تا کلیه نژادها و مذاهب را دربرگرفته، پایه گذار «کمیتة اتحاد و
ترقی» شود (کین راس، 1373: 593)
حزب اتحاد در اصل، نهضتی بومی بود، نه عثمانی بلکه ترک، نه جهانی بلکه ملی گرا، نه از میان نخبگان بلکه از میان طبقة متوسط جاه طلب، که قدرتشان بر پایگاه وسیع اجتماعی و ساختار طبقاتی مختلطی متکی بود. آنان نه از طریق نخبگان فردی بلکه ظاهراً از طریق پارلمان و تشکیلات اداری جدید حرفهای حکومت میکردند. با اینکه هواداران حزب اتحاد اساس حکومت خود را بر وارد کردن عنصر نظامی به سیاست بنیاد نهادند، موفق شدند در محدودة آن موازنة مؤثری بین بازوی نظامی و غیر نظامی آن بوجود آوردند. (کین راس، 1373: 594)
پشتیبان واقعی آنان در داخل کشور طبقة متوسط جدید بود، گذشته از آن توسط تودههای ترک تقویت میشد که حزب اتحاد توانسته بود احساس دخالت داشتن در امور سیاسی را در میان آنان بپروراند.
در 17 دسامبر 1908 میلادی، حزب اتحاد و ترقی، سلطان را وادار به افتتاح مجلس ترکیه نمود ولی سازش سلطان عبدالحمید با حزب چندان تداومی نکرد و در 13 آوریل 1909 م توطئهای علیه زمامداران جدید توسط سلطان صورت گرفت و سلطان «توفیق پاشا» را به صدارت تعیین کرد و به اجرای شریعت دستور داد (بروکلمان، 1364: 533).
در
26 آوریل مجلس در سن استفانو تشکیل شد و طبق فتوای شیخ الاسلام، سلطان را
عزل کرد و برادرش محمد پنجم را به سلطنت منصوب نمود(پیشین، 534)
سلطان
محمد خامس مدت هفتاد سال عمرش را در کاخهای سلطنتی گذرانده بود و به هیچ
وجه از اوضاع سیاسی بین المللی آگاهی نداشت و به همین علت در مناطق بالکان و
طرابلس غرب (تریپولی) شکستهایی نصیب عثمانی شد و نظامیان و سیاستمدارانی
چون انور پاشا، طلعت پاشا و جمال پاشا عملاً قدرت را در دست گرفتند.
در
میان آنان، انور پاشا که جوان 32 سالهای بود و سمت وزارتجنگ را برعهده
گرفته بود، خودرا کاملاً در اختیار آلمانها قرار داده بود. (تاراجی، 1379:
120)
انور پاشا از اعضای کمیتة اتحاد و ترقی بر آن بود که کشور عثمانی
را به صورت دولتی مدرن درآورده و به رژیم استبدادی آن لعاب دموکراسی بدهد
کمیتة
اتحاد و ترقی از سال 1908 م. سیاست در هم شکستن مقاومت ملتها و ترویج
فرهنگ ترکی را در دستور کار خود قرار داد. اشتباه حزب اتحاد و ترقی این بود
که تصور کرد اعراب از فرهنگ خود به نفع فرهنگ خالص ترک دست بر خواهند
داشت. (بروکلمان 1364: 535)
دولت
عثمانی که در سابق امپراطوری عظیمی را در خاور اروپا تشکیل داده بود دارای
مستعمرات زیادی بود. برای وحدت مستعمرات خود از اندیشههای گوناگون پان
عثمانیسم، پان اسلامیسم و در نهایت پان ترکیسم (تورانیسم) استفاده کرد. یکی
از دلایل ورود عثمانی به جنگ جهانی اول را میتوان تفکر الحاق سرزمینهای
ترک زبان در کشورهای همسایه دانست. که در تعقیب این اندیشه غلط بود که در
هنگام جنگ جهانی اول آذربایجان، ایران را اشغال کردند. (جوادی، 1350: 58)
2-یکی
دیگر از دلایل ورود عثمانی به جنگ جهانی اول را میتوان ارتباط عمیق تجاری
آلمان با امپراطوری عثمانی و امتیازات واگذار شده از سوی عثمانی به آلمان
دانست.
پس از گنگرة برلین در ژوئیه 1878 م. که منجر به تجزیة امپراطوری
عثمانی گردید، عبدالحمید دوم برای حفظ باقیماندة امپراطوری با آلمانها از
در دوستی درآمد. صاحب منصبان آلمانی سازمان ارتش عثمانی را تجدید و نوسازی
کردند (اسعدی، 1369: 317).
دولت عثمانی نیروهای متخصص فراوانی را برای
آموزش ارتش استخدام کرد و سلاحهای جدید را از اروپا خرید تا ارتش عثمانی را
به صورت یکی از ارتشهای نیرومند در آورد. (احمد یاقی، 1379: 183)
3-در
این زمان، ارتباط عمیق تجاری بین آلمان و امپراطوری عثمانی وجود داشت،
زیرا یکی از مناطقی که زمینة مساعدی را برای مصنوعات آلمان فراهم میساخت
امپراطوری عثمانی بود. نفوذ اقتصادی و نظامی آلمان در این امپراطوری رو به
افزایش بود.
آلمانها، امتیازاتی را در مملکت عثمانی بدست گرفتند که از
جملة آنها واگذاری امتیاز راه آهن استانبول- بغداد به آلمان و حق بهره
برداری از آن به مدت 99 سال بود که طی توافق مارس 1903 میلادی صورت گرفت.
احداث
این راه آهن به لحاظ اینکه برای موقعیت هند خطرناک به نظر میرسید مورد
اعتراض انگلیس قرارگرفت و این امر را یکی ازعوامل و اسبابجنگجهانیاول
میدانند (اسعدی، 1369: 317)
در حقیقت در این دوره. آلمان منافع خود را
در خاک عثمانی مد نظر قرار میدهد بطوریکه در مقابل قتل عام مسیحیان بدست
سلطان عبدالحمید در سالهای 1894، 1895 و 1896 سکوت کرد و این دلیلی جز حفظ
منافع این کشور و جلب نظر امپراطوری عثمانی نداشت .
امپراطوری
عثمانی از لحاظ موقعیت جغرافیایی به لحاظ اینکه بر راههای آبی که به روسیه
منتهی میشد حاکم بود اهمیت فوق العادهای داشت. رجال دولت عثمانی، دلایل
شکست و از دست دادن اراضی عثمانی را ناشی از عدم شرکت این دولت در گروههای
اتفاق اروپا میدانستند. دولتهای بزرگ به لحاظ نظامی از ضعف دولت عثمانی
آگاهی داشتند و تصور میکردند که اتفاق با این دولت ضررش بیش از نفع آن
میباشد، اما به لحاظ موقعیت جغرافیایی آن میترسیدند که متمایل به آلمان
گردد. آلمان مشاهده کرد که در صورت دادن تجهیزات به ارتش عثمانی و تربیت
کادر فرماندهی آن میتواند از وجود این نیرو استفاده کند. بنابراین
مذاکراتی را برای اتحاد آلمان با عثمانی در استانبول برقرار نمود. در این
دوره حزب اتحاد و ترقی اداره عثمانی را در دست داشت و شخصیتهای مهم آن از
جمله انورپاشا و وزیر جنگ عثمانی طرفدار آلمان بودند و عقیده داشتند در
صورت پیروزی آلمان، عثمانی میتواند باردیگر نفوذ خود را در بالکان و مشرق
برقرار سازد. (اصفهانیان، 1351: 270و 271)
4-مداخلههای
مسلحانه روسیه در شمال ایران که تهدید فعلی به عثمانیان بود، این از یک
طرف و تحرکاتی که به دول کوچک بالکان بر ضد عثمانی از جانب روسیه صورت
میگرفت و در نهایت، منجر به جنگ 1913 م. گردید خطر دیگری بود که عثمانی را
تهدید میکرد.
عثمانیان بعد از شکست خوردن دول متحد بالکان به خود
آمدند و با جدیت فوق العاده روابط خویش را با آلمان مستحکم ساخته به جبران
کردن خرابیهای گذشته پرداختند. اسباب هم مساعد شد و رشتة حکومت ترکی به دست
جمعیت اتحاد و ترقی افتاد که دارای جوانان عالم عامل و طن پرست بودند و
متحد با آلمان، (دولت آبادی، 1361: 269 و 270)
نزدیکی روز افزون قدرتهای
غربی به روسیه در سوق دادن عثمانی به اتحاد با آلمان، که در آن احوال تنها
حامی عثمانی در مقابل روسیه تلقی میشد، موثر بود.
قبل از آغاز جنگ، متفقین سعی کردند این امپراطوری، بیطرف بماند. از آن جمله پیشنهاد کردند که
در
مقابل بیطرفی این دولت استقلال و تمامیت ارضی آن از طرف متفقین تضمین شده
،کاپیتولاسیونهای اقتصادی را ملغی ساخته و کمکهای مالی و اقتصادی نمایند.
دولت
عثمانی در آغاز جنگ جهانی اول اعلام بی طرفی کرد. دول متفق به سلطان
عثمانی تأکید کردند که استمرار موضع بی طرفی دولت عثمانی و خلع خدمت افراد
آلمانی میتواند احترام و استقلال ارضی دولت عثمانی را حفظ کند. اما پیوند
فرانسه، انگلیس و روسیه که دشمن سنتی دولت عثمانی بودند و نیز قیام حرکت
تورانی- ترکی بر ضد روسیه، زمینه را برای پیوستن عثمانی به دولت میانی-
اتریش و آلمان – فراهم کرد و عملاً این کشور درگیر نبرد شد. رهبران اتحادی:
انور، طلعت و جمال پاشا برای مقابله با دشواریهایی که پس از جنگ بالکان
پیش آمده بود، موضع خویش را مستحکم کردند. به علاوه، انور پاشا به ارتش
آلمان سخت علاقمند بود، بویژه پس از پیروزیهای اولیه آلمانها، این احساسات
او نیرومند شد.
5- این مساله سبب شد تا افراد آلمانی مراکز مهم توپخانهای دولت عثمانی را به اشغال خود در آورند.
همچنان
که شماری از آنان بر قلعههای مشرف بر تنگه داردانل نظارت میکردند. افزون
براینها، بدون اطلاع سلطان عثمانی و صدر اعظم، یک پیمان سری میان آلمانها
و انور پاشا امضا شد. (احمد یاقی، 1379: 184)
در دوم اوت 1914
میلادی، قرار دادی بین آلمان و عثمانی امضا شد که طی آن آلمان دفاع از
عثمانی را در صورت وقوع جنگی با روسیه به عهده گرفت و اعلام نمود که
فرماندهی هیأت نظامی آلمان را در صورت بروز جنگ، به دولت عثمانی محول خواهد
کرد. (اصفهانیان، 1351: 271)
عثمانیها موافقت کردند که ژنرال لیمان
فن ساندرس آلمانی (liman fan sanders) با برخورداری از تأثیر مهم و آشکار
بر فرماندهی کل ارتش به مأموریت خود در خدمت عثمانی ادامه دهد و آلمان به
نوبة خود وعده داد که در حفظ یکپارچگی ارضی عثمانی در برابر روسیه این کشور
را کمک کند. این معاهده افشا نشد و قرار شد تنها زمانی مفاد قرار داد علنی
شود که یکی از طرفین بخواهد بدان استناد کند. (استانفوردجی . شاو، 1370:
523)
دلیل اینکه قضیه پیمان سری با آلمان، میبایست از سوی انور
پاشا مخفی میماند، جایگاه آلمان در افکار عمومی عثمانی بود. بیشتر اعضای
کمیتهی اتحاد و ترقی و تودة مردم در این زمان هنوز خود را به بریتانیا و
فرانسه نزدیکتر احساس میکردند تا به آلمان و این نزدیکی و اتحاد با آلمان
با سیاستهای اتخاذ شده از سوی جمال پاشا و نیروی دریایی که در حامی اتفاق
مثلث بود یا حتی به گونة عاقلانهتر، موضعی بی طرفانه اتخاذ کرده بود، خنثی
میشد.
6-از
بین کشورهای درگیر در جنگ جهانی اول، روسیه به طور قطع میکوشید که
متصرفات خود را به ضرر حکومت عثمانی، بویژه در شرق گسترش دهد؛ در همان
نواحی که روسیه در آنها به تشویق تروریسم و تحریک آشوب ارامنه ادامه
میداد.
با توجه به اینکه روسیه خود از اعضای اتفاق مثلث بود، جلب حمایت
انگلیس و فرانسه برای عثمانی دشوار بود. اما آلمان هیچ گونه جاه طلبی ارضی
در خاورمیانه نداشت؛ منافع استراتژیک این کشور مستلزم محدود کردن توسعه
طلبیهای بیشتر روسیه در منطقه بود.
اگر چه اتریش متحد آلمان نیز از
مدتها قبل چشم طمع به قلمرو عثمانی دوخته بود، دستیابی به بوسنی و هرزگوین
مشکلات اقلیت این کشور را چندان تشدید کرده بود که دیگر به گسترش بیشتر
قلمروهای اسلاو و الحاق آنها به سرزمینهای خود تقریبا تمایلی نداشت.
از
میان دولتهای آن زمان نیز تنها آلمان خواستار اتحاد با عثمانی بود. اتحاد
با عثمانی از نظر نظامی برای آلمان بسیار ارزشمند بود. نیروهای ترک بیشتر
در سوریه و فلسطین استقرار یافته و تهدید جدی و دائمی برای کانال سوئز و
نیز موضع انگلیس در مصر به حساب میآمدند (کارتروفیندلی، 1379: 92) .
همچنین حیثیت و اعتبار دولت عثمانی در میان مسلمانان جهان به عنوان
بزرگترین دولت مستقل مسلمان، مشکلات متعددی را برای فرانسه و انگلیس
میتوانست بوجود آورد.
در اوایل جنگ جهانی دو رزمنا و آلمانی بنام برسلو
(Breslau) و گوبن (Goben) در دریای مدیترانه بوسیله ناوگان انگلیس تعقیب
شدند. آنان به بغاز دار دانل وارد شدند و در استحکامات چناق قلعه لنگر
انداختند و از دولت ترکیه تقاضای پناهندگی کردند.
دولت عثمانی این تقاضا
را پذیرفت. بریتانیا اولتیماتوم شدیدی به دولت عثمانی داد و درخواست اخراج
رزمناوها را نمود. (معتضد، 1362: 77)
7-عثمانیها
شایع کردند که این کشتیها را از آلمانیها خریداری کردهاند و فرمانده
اسکادران، آدمیرال زوشون (Admiral souchon) را به فرماندهی ناوگان عثمانی
در دریای سیاه گماردند.
دولت انگلیس اعلام داشت دو رزم ناو بزرگ عثمانی
بنامهای رشیدیه و سلطان عثمانی را مصادره خواهد کرد. برای خریداری این دو
رزم ناو عموم مردم عثمانی مبالغی را پرداخت کرده بودند. اعلام نظر
انگلیسها مردم را به شدت رنجانید و جوانان ناسیونالیست به تظاهراتی دست
زدند. دولت عثمانی در مقابل این احساسات عمومی، قوانین کاپیتولاسیون و
امتیازنامههای دول اروپایی را لغو کرد و از ورود کشتیهای انگلیسی به شط
العرب جلوگیری کرد و همچنین دفاتر پستی انگلیس را تعطیل کرد (معتضد، 1362،
788).
تلاش سفیران غربی برای جلوگیری از الحاق به نیروهای مرکزی به
نتیجه نرسید و در ماه اکتبر، ناوگان ترک به فرمان افسران آلمانی بندرهای
روسیه را به گلوله بستند. از پی آن بندرهای ترکیه توسط ناوگان روس گلوله
باران شد. روسیه در 4 نوامبر به عثمانی اعلان جنگ داد. سلطان در 14 نوامبر
اعلان جهاد داد. سلطان امیدوار بود که مسلمین روسیه، هندوستان، مستعمرات
فرانسوی شمالآفریقا و اتباع عرب خود او به یاری عثمانیان خواهند شتافت، اما
پاسخ مسلمین بسیار ضعیف بود. (وین و وسینیچ، 1340: 126)
در روز 30
اکتبر 1914 م/ 8 آبان 1293 سه ماه پس از آغاز جنگ، دولت عثمانی به نفع
متحدین (آلمان و اتریش) رسماً وارد جنگ شد. این حرکت نه تنها جناح جنوبی
روسیه، بلکه راه ارتباطی بریتانیا با هند از طریق کانال سوئز را نیز مورد
تهدید قرار داد.
فهرست منابع ومآخذ
1-اسعدی، مرتضی، (1369)؛ جهان اسلام، تهران، نشر دانشگاهی، چ اول، ج دوم
2-استانفورد
جی، جی شاو. ازل کورال شاو. (1370)، تاریخ امپراتوری عثمانی و ترکیة جدید،
محمود رمضان زاده، ناشر معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی چ اول، ج دوم
3- اصفهانیان، داود (1351)؛ تاریخ سیاسی عمومی (1940- 1789) نشر مشعل
4- بروکلمان، کارل (1364)؛ تاریخ ملل و دول اسلامی، دکتر هادی جزایری، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب
5- تاراجی، منصور (1379): تاریخ قرن بیستم ایران و جهان، تهران، مؤسسه انتشارات روزنامه ایران
6- جوادی، شفیع: (1350) تبریز و پیرامون آن، تبریز
7- دولت آبادی یحیی (1361) حیات یحیی، تهران، انتشارات فردوسی جلد سوم
8- کارتر و فیندلی- جان . م راثنی (1379) جهان در قرن بیستم بهرام معلمی، انتشارات ققنوس
9- کین راس، لرد (1373) قرون عثمانی، پروانه ستاری، انتشارات کهکشان
10- معتضد، خسرو، (1362) جنگ جهانی اول، تهران، جانزاده
11- ووسینیچ، وین، (1340) تاریخ امپراطوری عثمانی، سهیل آذری، ناشر کتابفروشی تهران.
12- یاقی، اسماعیل احمد (1379) دولت عثمانی از اقتدار تا انحلال، رسول جعفریان، نشر قومس چ اول